هورمزد رضایی منتقد سینما: تبیین عمیق و دقیق تاسیان تینا پاکروان در کاوش پیدایش انقلاب

به گزارش آژانس خبری سینمادرام، هورمزد رضایی منتقد سینما طی یادداشتی اختصاصی از زاویه تاریخ معاصر به بررسی قسمت بیست و دوم سریال تاسیان پرداخت و با تحسین پژوهش های درست تینا پاکروان نوشت: سریال تاسیان آمد، با تمام خوش نگاشتی ها و ظرافت های خاص خودش که مثل خاتون درخشان بود، حرف های جدیدی داشت، آمده بود ثابت کند پرونده سازی ها سیستماتیک نبوده و عوامل خودسر تن به این اقدام می دادند، می خواست بگوید سران کشور بنده پول بودند و مشغول زد و بند و بعد هم فرار، آمده بود بگوید کشور زیر یوق روس ها در حال فروپاشی بود، چهار جوان تازه کتاب خوانده که فکر می کردند می توانند دنیا را متحول کنند.

می دانم که انقدر ناآگاه نیستند که ندانند چریک های چپ مارکسیستی هیچ کدام پخمه نبودند و بی دست و پا، که تعلیم دیده بودند و آگاه به اهدافشان، اما برای تلطیف و فضاسازی های خرده پیرنگ ها این مسائل را کمی آراسته کردند تا در ذوق نزند، نگرش ایشان درست بود، هوشمندانه دست بر نکته مهمی گذاشته بودند که هنوز هم بدنه حاکمیتی و حتی بدنه چپ ها سعی دارند آن را پنهان کنند و این نکته مهم همان وجود رجب زاده ها در کشور بود، کسانی که لیدر بودند به دستگاه شوروی اتصال داشتند اما نیروها فکرش را هم نمی کردند که ناخواسته پیاده نظام روس ها شدند، مثل امروز که بچه های پاک جان می دهند و لیدرها در خارج با اسرائیل هم بستر می شوند.

اینکه عوامل در ساواک پرونده سازی می کردند هم درست است، دقیقا همین ها هزینه سازی می کردند، وگرنه اداره های دیگر ساواک بسیار حرفه ای بودند، حتی همین ها مربی نهادهای امنیتی امروز بودند، اما چه میشه کرد از دست غضنفرهای نظام که برایشان حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی فرق ندارد و همیشه هستند، گهی با کروات و گهی با یقه بسته، امروز هم پرونده سازی می کنند، برای زندانیان سیاسی که جرمشان فقط نخواستن حاکمیت است و باید پاسخ کلامشان زندان باشد! تمام ظرفیت ها سیستم را خرج امری باطل می کنند و به وقت جنگ بالای هزار جاسوس بر سرشان آوار می شوند.

در آن دوران حد اعلای این پرونده سازی ها را در پرویز ثابتی می دیدیم که برای اینکه خودش را در حلقه سه نفره شاه قرار دهد برای خسرو گلسرخی و کرامت دانشیان پرونده سازی کرد و به جنبش چپ آبرو داد، یک شاعر را به یک بت بدل کرد و آتش زیر خاکستر را شعله ور! حتی این مساله که همه دنبال پول بودند و به وقت خطر فرار را بر قرار ترجیح می دادند هم بسیار مهم است، راستش را بخواهید شاه اگر به این باور می رسید سه درصد از مردم پای او می ایستند و حاضرند جان خود را بدهند تا نگذارند او سقوط کند می ماند و از کشور نمی رفت، شاه رفت چون سه درصد از بدنه اجتماعی پشتش نبودند.

نفس کشیدن انقلاب در بند روس ها هم درست بود، شوروی وقتی نتوانست از طریق تیمورتاش رضا خان را سرنگون کند به سراغ توده ها رفت و سعی کرد با کمک گروهک های متفاوت قشر جوان را جذب خود کند، اینگونه یک موج در جامعه ایجاد می شد و انقلاب ما بیش از آنکه رژیم چنج امریکایی باشد یک کودتای روسی بود.

نکته مهمی که خانم پاکروان در قسمت بیست و دو به نمایش گذاشت و برای امروز هم خروجی دارد، کمک زنان چادری به یک دختر متفاوت از این قشر بود، پوشش آنها، کمک آنها، و دست در دست هم گذاشتن زنان باحجاب و بی حجاب نکته ای بود که کمک بسیاری کرد تا انقلاب را پیروز کند، امری که اگر گوش شنوایی باشد نکته بسیار مهمی است.

آفرین به تینا پاکروان که نقطه عطف تاریخ معاصر را به صورت تصویری و با چه زیبایی به نمایش کشید.

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا